وبگردی....نامی که این روزها بعضی به عنوان شغل از آن یاد می کنند.نمی دونم مد روزه یا اینکه راستی راستی بعضی ها فکر می کنند وبگردی یه چیزی تو مایه جهان گردی واین جور حرف هاست.کم نیستند دور و برمان کسانی که پز و افتخارشان اینست که ما وبگردیم! البته پیشرفت کرده اند چون قبلا وبگردی را به عنوان تفریح نام می بردند ولی حالا یه شغل نون وآب داره که احتمالا ما از اون بی خبریم.شاید هم حق دارند..بقیه می روند ایران گردی وتهران گردی و خیابان گردی و این خلائق هم پشت مانیتور بخت برگشته لم می دهند و چشمشان را از آن برنمی دارند.گه در این بلاگ وگه در آن وبلاگ....
خب که چی؟ تا حالا فکر کردیم با این وبگردی های غیر ضروری چقدر تلفات رو دست خودمون گذاشتیم. زمان عزیزمان ، ثانیه های تفکرمان، زیر وبم تعقلمان، یک لبخند اضافی تر به مادر وهمسرمان وخیلی چیز های دیگر همه از مجروحان ترکش های این عادت ناپسندند.
البته این خمپاره طبق برنامه مدونی به میان ما جهان سومی ها پرتاب شده است.ترکش هایش نه از جنس آهن بلکه از جنس سواد ودانستن است.اما دانستنی که نه دردی از دنیا دوا می کند ونه امیدی به ان دنیا برایمان به ارمغان می آورد.هر چه نگاه می کنی اطلاعات واخبار است .هم دیدنی وهم شنیدنی.از فوران آتشفشان در فلان کشوری که برای اولین بار اسمش را می شنویم گرفته تا حاشیه های یک فوتبال دست چندم اروپایی.
امیدوارم شوخی باشد اما اگر وبگردی واقعا برای بعضی ها شغل به حساب بیاید باید بگویم نشانه یک مریضی است .نام این بیماری تهوع اطلاعاتی است.یعنی آن قدر از این ور وآن ور عالم خبر واطلاعات خنثی وغیر ضروری به خوردت می دهند که اصلا فرصت فکر کردن وپردازش و سند یابی یافته هایت را نداشته باشی.ویروس های این بیماری به طور ثانیه ای منتشر می شوند وگاه ما بی خبریم.فوران اطلاعات در این عصر دریای کم عمقی را درست کرده است که وسیع است اما مخاطب نمی تواند در آن شنا کند .ضمن اینکه نه صدفی دارد ، نه آبزیانی ونه خاویاری.مطمئن باشید خبرهای حسابی ومایه دارشان را مفت ومجانی به من وشما نمی دهند بلکه مخصوی آزمایشگاه ها ومراکز علمی وپژوهشی خودشان است تا تشنگی شان را سیراب کنند.
مواظب باشیم که افکار ریز ودرشت ، فکر کردن را از ما نگیرند.
برچسب ها : پست مدرنیسم